۱۰ درس شگفت انگیز از زندگی انیشتین

۱ . کنجکاوی را دنبال کنید
“من هیچ استعداد خاصی ندارم .فقط عاشق کنجکاوی هستم “
چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید ؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد .به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام . شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید ؟
پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.
 
۲ .پشتکار گرانبها است
“من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی میگذارم”
تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند.مانند تمبر پستی باشید ؛ مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید .
با پشتکار می توانید به مقصد برسید.
ادامه نوشته

خوبی

میتوان با یک گلیم کهنه هم

روز را شب کرد و شب را روزکرد

میتوان با هیچ ساخت

میتوان صد بار هم

مهربانی را

خدا را

عشق را

 با لبی خندان تر از یک شاخه گل  تفسیرکرد

میتوان درفکرباغ ودشت بود

عاشق گلگشت بود

 : میتوان این جمله را در دفتر فردا نوشت

”خوبی از هرچیز دیگربهتراست“

 

من آدم تاثیرگذارى هستم

آموزگارى تصمیم گرفت که از دانش‌آموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند. 
او دانش‌آموزان را یکى‌یکى به جلوى کلاس می‌آورد و چگونگى اثرگذارى آن‌ها بر خودش را بازگو می‌کرد. 
آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ می‌زد که روى آن با حروف طلایى نوشته شده بود:

« من آدم تاثیرگذارى هستم »

سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژه‌اى براى کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعى چه اثرى خواهد داشت. 
آموزگار به هر دانش‌آموز سه روبان آبى اضافى داد و از آن‌ها خواست که در بیرون از مدرسه همین مراسم قدردانى را گسترش داده و نتایج کار را دنبال کنند و ببینند چه کسى از چه کسى قدردانى کرده است و پس از یک هفته گزارش کارشان را به کلاس ارائه نمایند. 
یکى از بچه‌ها به سراغ یکى از مدیران جوان شرکتى که در نزدیکى مدرسه بود رفت و از او به خاطر کمکى که در برنامه‌ریزى شغلى به وى کرده بود قدردانى کرد و یکى از روبان‌هاى آبى را به پیراهنش زد. و دو روبان دیگر را به او داد و گفت:
ما در حال انجام یک پروژه هستیم و از شما خواهش می‌کنم از اتاقتان بیرون بروید، کسى را پیدا کنید و از او با نصب روبان آبى به سینه‌اش قدردانى کنید. 
مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رییسش که به بدرفتارى با کارمندان زیر دستش شهرت داشت رفت و به او گفت که صمیمانه او را به خاطر نبوغ کاری‌اش تحسین می‌کند. 
رییس ابتدا خیلى متعجب شد آن گاه مدیر جوان از او اجازه گرفت که اگر روبان آبى را می‌پذیرد به او اجازه دهد تا آن را بر روى سینه‌اش بچسباند. 

ادامه نوشته

شغل آینده

شغل آینده

کشیشى پسری نوجوان داشت و کم ‌کم وقتش رسیده بود که فکرى در مورد شغل آینده‌اش بکند .

پسر هم تقریباً مثل بقیه همسن و سالانش واقعاً نمی‌دانست که چه چیزى از زندگى می‌خواهد و

ظاهراً خیلى هم این موضوع برایش اهمیت نداشت ... 
 
یک روز که پسر به مدرسه رفته بود ، پدرش تصمیم گرفت آزمایشى براى او ترتیب دهد .

به اتاق پسرش رفت و سه چیز را روى میز او قرار داد : یک کتاب مقدس، یک سکه طلا و یک

بطرى مشروب !!!
 
کشیش پیش خود گفت : من پشت در پنهان می‌شوم تا پسرم از مدرسه برگردد و به اتاقش بیاید

آنگاه خواهم دید کدام یک از این سه چیز را از روى میز بر می‌دارد ...
 
اگر کتاب مقدس را بردارد معنیش این است که کشیش خواهد شد و این خیلى عالیست

 اگر سکه را بردارد یعنى دنبال کسب و کار خواهد رفت که آنهم بد نیست

امّا اگر بطرى مشروب را بردارد یعنى آدم دائم ‌الخمر و به درد نخوری خواهد شد که جاى

شرمسارى دارد ...
 
مدتى نگذشت که پسر از مدرسه بازگشت و در خانه را باز کرد و در حالى که سوت می‌زد

کاپشن و کفشش را به گوشه‌اى پرت کرد و یک راست راهى اتاقش شد ...

کیفش را روى تخت انداخت و در حالى که می‌خواست از اتاق خارج شود چشمش به اشیاء روى

میز افتاد ، با کنجکاوى به میز نزدیک شد و آن‌ها را از نظر گذراند ...
 
کارى که نهایتاً کرد این بود : کتاب مقدس را برداشت و آن را زیر بغل زد و سپس  سکه طلا را

توى جیبش انداخت و در بطرى مشروب را باز کرد و نیمی از آن را نوشید ...!!!   
 
کشیش که از پشت در ناظر این ماجرا بود زیر لب گفت :

« خداى من! چه فاجعه بزرگی ! پسرم سیاستمدار خواهد شد ! »

درخت جادویی درون

درخت جادویی
 
مسافری خسته که از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود ، درختی که می توانست آن چه که بر دلش می گذرد برآورده سازد.
وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدار شـد.
مرد با تعجب روی تخت دراز کشید و با خودش گفت کاش یک جوان این جا بود و پاهای رنجور و آسیب دیده مـرا مالـش می داد. ناگهـان جـوانی ظاهـر شـد و آن چه که می خواسـت به بهتـرین نحـو بـرایش انجام داد.
مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. کاش غذای لذیـذی داشتم.
سپس میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـکار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید.
بعـد از طعام ، کمی سـرش گیج رفت و پلـک هایش به خاطـر خستگی و غذایی که خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا کرد و در حالـی که به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فکـر می کرد با خودش گفت : قدری می خوابم. ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید.
هر یک از ما در درون خود درختی جادویی داریم که منتظر سفارش هایی از جانب ماست. ولی باید حواسـمان باشد ، چون این درخت افکار منفی ، ترس ها ، و نگرانی ها را نیز تحقق می بخشد. و ممکن است که با ازدیاد و هجوم این نوع افکار ، زخمی و خدشه دار شده و حتی از بین برود. این روش عملکرد ترس ها و نگرانی هاست.
 
مراقب آن چه که به آن می اندیشید باشید

درسهایی برای کارو زندگی

درسهایی برای کارو زندگی

سلام
 همه روز اول صبح
سكه مهر و محبت را
           از قلك دل برداريم
 و ببخشيم به اول نفري
            كه به ما مي تابد
 اولين عابر امروز
             كه از كوچه ما مي گذرد
و صميمانه بگوييم:
                           "سلام"
 
                                        از كتاب:پل
                                        مجتبي كاشاني
 

ادامه نوشته

چگونه موفق شویم؟


 
    * برنامه ريزی کن وقتی که ديگران مشغول بازی کردن هستند

    * مطالعه کن وقتی که ديگران در خواب هستند

    * تصميم بگير وقتی که ديگران مردد هستند

    * خود را آماده کن وقتی که ديگران درخيال پردازي هستند

    * شروع کن وقتی که ديگران در حال تعلل هستند

    * صرفه جويی کن وقتی که ديگران در حال تلف کردن هستند

    * گوش کن وقتی که ديگران در حال صحبت کردن هستند

    * لبخند بزن وقتی که ديگران خشمگين هستند

    * پافشاری کن وقتی که ديگران در حال رها کردن هستند
 


برگرفته از سایت خبرگزاری علمی دانا نیوز
منبع اصلی   www.sohagroup.com 

کار هوشمندانه...!

هميشه اجازه بده که رئيست اول صحبت کنه!

يه روز مسوول فروش منشي دفتر ، و مدير شرکت براي ناهار به سمت سلف قدم مي زدند… يهو يه چراغ جادو روي زمين پيدا مي کنن و روي اون رو مالش ميدن و جن چراغ ظاهر ميشه… جن ميگه: من براي هر کدوم از شما يک آرزو برآورده مي کنم… منشي مي پره جلو و ميگه: «اول من ، اول من!… من مي خوام که توي باهاماس باشم ، سوار يه قايق بادباني شيک باشم و هيچ نگراني و غمي از دنيا نداشته باشم»… پوووف! منشي ناپديد ميشه… بعد مسوول فروش مي پره جلو و ميگه: «حالا من ، حالا من!… من مي خوام توي هاوايي کنار ساحل لم بدم ، يه ماساژور شخصي و يه منبع بي انتهاي آبجو داشته باشم و تمام عمرم حال کنم»… پوووف! مسوول فروش هم ناپديد ميشه… بعد جن به مدير ميگه: حالا نوبت توئه… مدير ميگه: «من مي خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توي شرکت باشن»!
نتيجهء اخلاقي اينکه هميشه اجازه بده که رئيست اول صحبت کنه!

آگاهی از اطلاعات شغلی=از دست ندادن فرصت

درس دوم: يه روز يه کشيش به يه راهبه پيشنهاد مي کنه که با ماشين برسوندش به مقصدش… راهبه سوار ميشه و راه ميفتن… چند دقيقهء بعد راهبه پاهاش رو روي هم ميندازه و کشيش زير چشمي يه نگاهي به پاي راهبه ميندازه… راهبه ميگه: پدر روحاني ، روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار… کشيش قرمز ميشه و به جاده خيره ميشه… چند دقيقه بعد بازم شيطون وارد عمل ميشه و کشيش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پاي راهبه تماس ميده… راهبه باز ميگه: پدر روحاني! روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار!… کشيش زير لب يه فحش ميده و بيخيال ميشه و راهبه رو به مقصدش مي رسونه… بعد از اينکه کشيش به کليسا بر مي گرده سريع ميدوه و از توي کتاب روايت مقدس ۱۲۹ رو پيدا مي کنه و مي بينه که نوشته: «به پيش برو و عمل خود را پيگيري کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادماني که مي خواهي مي رسي»!
نتيجهء اخلاقي اينکه اگه توي شغلت از اطلاعات شغلي خودت کاملا آگاه نباشي، فرصتهاي بزرگي رو از دست ميدي!

تغیر از درون

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می­‌شکند، یک زندگی به پایان می­‌رسد.

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیروئی از داخل می­‌شکند، یک زندگی آغاز می‌­شود.

تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می­‌شود.

توصیه مدیریتی

 يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفته، يهو ميبينه يك موتور گازي ازش جلو زد! خيلي شاكي ميشه، پا رو ميگذاره رو گاز، با سرعت دويست از بغل موتوره رد ميشه. يك مدت واسه خودش خوش و خرم ميره، يهو ميبينه متور گازيه غيييييژ ازش جلو زد! ديگه پاك قاط ميزنه، پا رو تا ته ميگذاره رو گاز، با دويست و چهل تا از موتوره جلو ميزنه. همينجور داشته با آخرين سرعت ميرفته، يهو ميبينه، موتور گازيه مثل تير از بغلش رد شد!! طرف كم مياره، راهنما ميزنه كنار به موتوريه هم علامت ميده بزنه كنار. خلاصه دوتايي واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه، ميگه: آقا من مخلصتم، فقط بگو چطور با اين موتور گازي كل مارو خوابوندي؟!
موتوريه با رنگ پريده، نفس زنان ميگه: والله ... داداش.... خدا پدرت رو بيامرزه واستادي... آخه ... كش شلوارم گير كرده به آينه بغلت


نتیجه اخلاقی
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ایی دارند ببینید کش شلوارشان به کجای یک مدیر گیر کرده

فراموش کردن اصل موضوع

مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی می پرسد : « در کیسه ها چه داری». او می گوید « شن» .
مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را بازداشت می کند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا...
این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.
یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او می گوید : من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی ، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟ قاچاقچی می گوید : دوچرخه!

بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی
از موضوعات اصلی غافل می کند

داستان مدیریتی

در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.

ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.

ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا, انگار نهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم.

دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند. ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.


نکته:
با همان متری که دیگران را اندازه گیری میکنید اندازه گیری می شوید

ثروتمندترین مردان 2011/ بیل گیتس بار دیگر ثروتمندترین مرد آمریکا شد

ثروتمندترین مردان 2011/ بیل گیتس بار دیگر ثروتمندترین مرد آمریکا شد
مجله فوربس در طبقه بندی 2011 ثروتمندترین مردان دنیا بار دیگر بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت را به عنوان پولدارترین آمریکایی و دومین ثروتمند دنیا انتخاب کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، بیل گیتس که پیش از این بارها در طبقه بندی سالانه فوربس برای تعیین ثروتمندترین مردان آمریکا اول شده بود بار دیگر در راس این فهرست ایستاد.

در میان 400 ثروتمندی که در این طبقه بندی وارد شده اند "بنیانگذار غول نرم افزاری دنیا" در سکوی نخست ایستاد تا در ادامه آن اسامی آشنای دیگری از دنیای فناوری قرار گیرند.

برپایه این طبقه بندی جدید، بیل گیتس با 59 میلیارد دلار دارایی، پولدارترین مرد آمریکا و پس از "کارلوس اسلیم"، تاجر مکزیکی، دومین مرد ثروتمند دنیا شد.

هرچند بیل گیتس از سال 2008 رسماً با دنیای فناوری خداحافظی کرد و در سالهای اخیر 28 میلیارد دلار صرف فعالیتهای بشردوستانه ای چون مبارزه با بیماریها، گرسنگی و بی سوادی در نقاط مختلف دنیا به ویژه آفریقا کرده است همچنان به عنوان یکی از بزرگان فناوری شناخته می شود.

در این طبقه بندی، پس از بیل گیتس نامهای دیگری نیز به چشم می خورند که در عرصه فناوری و اینترنت پیشگام هستند.

به طوریکه، "لری الیسون"، بنیانگذار شرکت اوراکل با 33 میلیارد دلار دارایی در رتبه سوم و "جف بزوس"، بنیانگذار شرکت آمازون با 19.1 میلیارد دلار در رده سیزدهم ثروتمندترین مردان آمریکا قرار گرفته است.

نکته شگفت انگیز در طبقه بندی 2011 مجله فوربس در این است که برای اولین بار، مارک زاکربرگ، مخترع فیسبوک با 27 سال سن و 17.5 میلیارد دلار دارایی در میان 20 ثروتمند اول آمریکا قرار گرفته است و با ایستادن در سکوی چهاردهم حتی از بنیانگذاران گوگل، "سرگی برین" (رتبه پانزدهم، 38 ساله مالک 16.7 میلیارد دلار) و "لری پیج (رتبه شانزدهم، 38 ساله مالک 16.7 میلیارد دلار) سبقت گرفت.

هرچند ثروت بنیانگذاران گوگل هم نسبت به 15 میلیارد دلار سال گذشته 1.7 میلیارد دلار بیشتر شده است.

در این طبقه بندی در میان دیگر ثروتمندان دنیای فناوری، استیو جابز بنیانگذار اپل با 7 میلیارد دلار در رتبه 39، اریک اشمیت رئیس سابق هیئت مدیره گوگل با 6.2 میلیارد دلار در رتبه 50، رید هافمن، رئیس شبکه اجتماعی کاری LinkedIn با 1.5 میلیارد دلار در رتبه 293 و دیوید فیلو، بنیانگذار دوم یاهو با 1.1 میلیارد دلار در رتبه 375 قرار گرفته اند.

منچستر یونایتد، با ارزش ترین برند ورزشی

منچستر یونایتد، با ارزش ترین برند ورزشی

ارزش برند منچستر یونایتد که هم اکنون به عنوان با ارزش ترین تیم ورزشی در جهان شناخته می شود ،تحت مالکیت خانواده مالکوم گلیزر تاجر آمریکایی و صاحب بعضی از تیم های ورزشی در دنیا، دوبرابر شده و حتی به رقمی بالاتر از آن نیز رسیده است.
به گزارش ام بی ای نیوز و به نقل از سایت www.marketingweek.co.uk، با توجه به گزارش های دریافتی از شرکت مشاوره Brand Finance، ارزش این برند باشگاهی حاضر در لیگ برتر انگلستان با 109 درصد رشد نسبت به سال 2005 به 634 میلیون دلار در سال 2011 رسید.
به گفته Brand Finance، خانواده گلیزر با استفاده از سیاست " پشتیبانی مالی موفق در زمینه عملکرد " برای رشد باشگاه، از تجربه بازاریابی در لیگ فوتبال داخلی آمریکا بهره برده و از مالکیت تیم فوتبال آمریکایی Tampa Bay Buccaneers تا منچستر یونیاتد این اندوخته را به کار می برد.
در فصل 2011-2010، منچستر یونایتد با 19 بار قهرمانی در لیگ برتر انگلیس تبدیل به موفق ترین تیم در تاریخ فوتبال این کشور شد.
منچستر یونایتد با تاکید بر روی پشنهاد خود مبنی بر شناور شدن در بورس سنگاپور، گزارشی از سود عملیاتی سالیانه این باشگاه به رقم 170 میلیون دلار در سال جاری منتشر کرد.
این اقدام خانواده گلیزر ،یک سری از بدهی های 470 میلیون دلاری باشگاه در سال جاری را تسویه خواهد کرد.
در شش سال مالکیت این باشگاه، خانواده گلیزر یک سری قرارداد های تجاری را امضا کرده است. منچستر یونایتد هم اکنون بیش از 20 شریک جهانی ( شامل نایک، Aon، Audi و DHL ) دارد که با یکدیگر 170 میلیون دلار برای برقراری ارتباط تجاری با باشگاه پرداخت کرده اند.
رسانه ها نیز با رشد 150 درصدی امضای قرارداد های داخلی و بین المللی در دوره مالکیت خانواده گلیزر و رسیدن آن به رقم 184 میلیون دلار، جریان رو به رشدی از درآمد برای منچستر یونایتد به وجود می آورند.

نکته مدیریتی

به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسيدم شما چطور مي‌فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟
  روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب مي‌کنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار مي‌گذاريم و از اومي‌خواهيم که وان را خالى کند.

من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ‌ تراست.
  
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زير آب وان را بر مي‌دارد... شما مي‌خواهيد تخت‌تان کنارپنجره باشد؟
     ............ ......... ......... ......... .........
 ......... ......... ......... ......... ......... .........
 ......... ......... ......... ......
    
1 - راه حل هميشه در گزينه هاي پيشنهادي نيست.

2 - در حل مشکل و درهنگام تصميم گيري هدفمان يادمان نرود . در حکايت فوق
هدف خالي کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پيشنهادي

 3 - همه راه حل ها هميشه در تير رس نگاه نيست
 
 

مطالب جالب مدیریتی

سرمايه گذاری روی دانايی

سازمانی که برای دانايی افراد سرمايه گذاری می کند ، ميوه کار آيی را می چيند ، وسازمانی که برای دانايی افراد سرمايه گذاری نکند چندين برابر بيشتر ، هزينه خطا و اشتباه افراد خودرا پرداخت خواهد کرد .

به جای مشتری

روزی مدير سازمانی از کارکنان خود خواست که يک دقيقه خودرا به جای ارباب رجوع تصورکنند ، قدری سکوت حاکم شد و بعد از يک دقيقه اتفاق جالبی افتاد ، کارکنان  دقيقا احساس يک ارباب رجوع را پيداکرده بودند ، بعد از چند روزی ، چيد مان ميز ها ، طرز برخورد با مشتريان و در نهايت شيوه ی عملکرد کارکنان عوض شد .

ارزش کارمند

ارزش يک کارمند را موقعيت و پست سازمانی او مشخص نمی کند ، بلکه ارزش هرکارمندی وابسته به ميزان رضايتی است که درمشتری ايجاد می کند چون رضايت خالق نيز با رضايت مخلوق به دست می آيد .

ادامه نوشته

بینش تصمیم گیری خوب

بینش تصمیم گیری خوب

                                                                           

گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.3 بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد. قطار در حال آمدن بود ، و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد. سوزن بان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند  و  از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.

سوال:

اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟

بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی  چطور .... ؟

در این تصمیم، آن 1 کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک، بازی کنند، قربانی می شود.

 این نوع معضل هر روز در اطراف ما، در اداره ، جامعه در سیاست و به خصوص در یک جامعه دموکراتیک اتفاق می افتد، اقلیت قربانی اکثریت احمق و یا نادان می شوند.

کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم او قربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت. کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش اینگونه رقم بخورد.

اگرچه هر 4 کودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد. اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه وعاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود.

مسافران قطار را می توان به عنوان تمامی کارمندان سازمان فرض کرد و گروه مدیران  را همان کودکانی در نظر گرفت که می توانند سرنوشت سازمان (قطار) را تعیین کنند.

گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل سازمان خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است.

زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار . با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهید رسید.

"به یاد داشته باشید آنچه که درست است همیشه محبوب نیست... و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!"


ماجرای آزمون استخدام

 
یك شركت بزرگ قصد استخدام تنها يك نفر را
داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه تنها
يك پرسش داشت. پرسش اين بود :
شما در يك شب طوفاني سرد در حال رانندگي از
خياباني هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس
در حال عبور كردن هستيد. سه نفر داخل
ايستگاه منتظر اتوبوس هستند.

يك پيرزن كه در حال مرگ است. يك پزشك كه
قبلاً جان شما را نجات داده است. يك خانم/آقا
كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را
داريد. شما مي‌توانيد تنها يكي از اين سه
نفر را براي
سوار نمودن بر گزينيد. كداميك را انتخاب
خواهيد كرد؟ دليل خود را بطور كامل شرح دهيد:

پيش از اينكه ادامه حكايت را بخوانيد شما

نيز كمي فكر كنيد ....
ادامه نوشته

انواع تفکر در ارتباطات انساني

انواع تفکر در ارتباطات انساني
در تقسيم بندي تفکر براساس ميزان ملاحظه افراد و اعتماد به نفس آنها ، تفکرها به چهار دسته تقسيم مي شوند :
1. تفکر ( برنده ، برنده ) تفکر شيري؛
2. تفکر ( برنده ، بازنده ) تفکر ببري ؛
3. تفکر( بازنده ، برنده ) تفکر روباه گونه؛
4. تفکر ( بازنده ، بازنده ) تفکر گرگ مسلک ها.
ادامه نوشته

پنج توصيه‌ ثروتمندترين مرد جهان براي موفقيت در كسب و كار



چكيده
در اين نوشتار برآنيم تا به توصيه‌هاي بيل گيتس براي موفقيت در كسب و كار اشاره كنيم تا با شيوه كسب و كار و رازهاي موفقيت اين غول كامپيوتري آشنا گرديم.
كليدواژه : مردان ثروتمند ؛ مديران موفق ؛ بيل گيتس ؛ موفقيت در كسب و كار ؛ توصيه هاي مديريتي

بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان است که 11 سال متوالی برنده این عنوان بوده و دارایی او در حدود 51 میلیارد دلار تخمین زده می شود. گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است. گیتس با دگرگونى مایكروسافت و تبدیل آن به یك بازیگر مهم در صنعت كامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید براى ایجاد بسترى جهت رشد خیلى زیاد در برنامه‌هاى كاربردى فكر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلى زود دریافت كه اگر بخواهد فكرش را به نتیجه برساند، لازم و ضرورى است كه یك استاندارد صنعتى ایجاد شود. او همچنین مى‌دانست كه اگر هركسى زودتر و قبل از همه‌ به آنجا برسد فرصت و شانس مهم‌ترى براى داشتن قدرت در صنعت كامپیوتر خواهد داشت.
ادامه نوشته

حرف های پنهان در لوگوهای مشهور

Amazon

amazon-l-narenji-ir.jpg

‎شاید نشان سایت آمازون در نگاه اول هیچ مورد پنهانی در خود نداشته باشد، اما پشت ظاهر ساده این شرکت، رازی نهفته است. به فلشی که زیر کلمه amazon قرار دارد دقت کنید. این لبخند زیبا در حقیقت حرف a را به z وصل می کند تا با اعتماد به نفسی خاص به بیننده القا کند که هر چیزی در آمازون پیدا می شود.

 

ادامه نوشته

مدیریت شهری (پروفسور سایمون بل ، پژوهشگر حوزه شهری)

پروفسور سایمون بل ، پژوهشگر حوزه شهری و استاد دانشگاه ادینبورگ انگلستان، درتور یکروزه ای که از تهران داشت، به نکاتی اشاره کرد که در ذهن هر شهروندی این سوال مطرح می شود که “چرا تهران و شهروندانش از حداقل امکانات شهری محروم هستند؟”

معماری نیوز : پروفسور سایمون بل ، پژوهشگر حوزه شهری و استاد دانشگاه ادینبورگ انگلستان ، تور یکروزه ای در تهران داشت. “او تهران را دید”.

متن زیر گزارش مشاهدات یکروزه اوست که در اختیار سایت خبری معماری نیوز قرار گرفت.

برنامه استراتژیک شخصی ایجاد کنید

برنامه استراتژیک شخصی ایجاد کنید
موفقیت شما در زندگی تا حد بسیار زیادی وابسته است به خود شما در استفاده از توانایی هایی همچون فکر کردن ، برنامه ریزی ، تصمیم گیری و اقدام. توانمندی شما در هرکدام از این زمینه ها عاملی است تا شما سریعتر به اهداف خود دست یابید و در زندگی و حرفه خود احساس شادی بیشتری را بدست آورید. برنامه استراتژیک شخصی ابزاری است برای شما تا از هرکجا که هستید بتوانید به آنجایی که می خواهید بروید.

کلیدهای موفقیت

========================================================

کلیدهای موفقیت / جلسه اول / برای تحول آماده شویم

میزبان با دیدن تلاش مهمانش ، رو به سایر میهمانها کرد و گفت :" هیچ کدام از شما در واقع تشنه نیستید ، تشنه ی واقعی کسی است که به طلب آب از جای خود بر می خیزد و به دنبال آن همه جا را جستجو می کند.
قدم اول تحول نیز "تشنه بودن" است ، باید بخواهیم و سپس از جایی که هستیم برخیزیم و حرکت کنیم .

=======================================================

کلیدهای موفقیت / جلسه دوم / آستینها را بالا بزنیم

مثلا شرط گذاشتیم برای کاهش وزن شیرینی نخوریم. طبق قانون مقاومت در مقابل تغییر ، همان روز همکار ما با یک جعبه شیرینی تر به محل کار آمد، ما هم علی رغم مراقبت نهایی تسلیم شدیم و چند شیرینی تر خوردیم! اکثر ما در چنین مواقعی به خاطر اراده ضعیف یا راحت طلبی می گوییم، " امروز که خراب شد ، باشه از فردا شروع می کنم" .این دقیقا خطای بزرگتری از تسلیم و زیر پا گذاشتن شرط است.

======================================================

درسهایی از مدیران بزرگ

1. مشتری را در کانون فرهنگ سازمانی خود جای دهید .درآمد کارکنان سیسکو رابطه مستقیم با میزان خشنودی مشتری دارد.
2. به یکایک کارکنان اختیار دهید . بهره وری بالا می رود و ماندگاری افراد بهتر می شود . 3. با تحول ، شکوفا شوید .
4. کار تیمی نیاز به ارتباط دو جانبه و اعتماد متقابل دارد.
5. مشارکت نیرومند بسازید . تاکید رهبری سازمانی در این دهه بر گسترش درونی تملک های موثر و ایجاد نوعی همزیستی بنگاه ها در چارچوب مشارکت در یک مدل افقی است .
ادامه نوشته

وزن پول در ترازوی خوشبختی

اگر بگوییم یكی از گزینه‌های اصلی، پول است اشتباه نكرده‌ایم. حالا شاید انگشت شمار باشند كسانی كه پول را چرك كف دست می‌دانند،


خوشبختی چیز عجیبی است، درست مثل یك معجزه، وقتی می‌آید گام هایش آنقدر آرام است كه شاید حتی صدای پایش را نشنوی اما وقتی نیست دردش را تا مغز استخوان حس می‌كنی. خوشبختی یك حس درونی است، هیچ‌كس غیر از خودمان نیز نمی‌تواند خوشبختمان كند، خوشبختی حاصل نوع نگاه ما به زندگی است، تعبیری متفاوت از بودن و برداشتی آزاد از زندگی.

ادامه نوشته

فقر از دیدگاه دکتر شریعتی

ميخواهم  بگويم ......

فقر  همه جا سر ميكشد .......

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني  هم  نيست ......

فقر ، چيزي را  " نداشتن " است ، ولي  ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست  .......

فقر  ،  همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند ......

فقر ،  تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ......

فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....

فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود .....

فقر ،  همه جا سر ميكشد ........

                    فقر ، شب را " بي غذا  " سر كردن نيست ..

                  فقر ، روز را  " بي انديشه"   سر كردن است

مدل های برتر مدیریت جهان (مالکوم مک لین)کمپانی خدماتی سیلند

مالكوم به عنوان جواني كه در مزرعه‌اي در شهر كوچك ماكستون در ايالت كاليفرنياي شمالي رشد و نمو يافته بود، از همان اوان كودكي به ارزش سخت‌كوشي و اراده واقف بود.

مك لين با كاركردن در يك ايستگاه خدماتي نفتي در نزديكي زادگاه خود توانست پول كافي پس‌انداز كند و يك كاميون دست دوم را به قيمت 120 دلار خريداري كند. اين خريد باعث شد او براي هميشه در صنعت حمل و نقل مشغول به كار و فعاليت شود.

ادامه نوشته

مدل های برتر مدیریت جهان ( ماجرای کمپانی ADM)

در ژوئن ۱۹۹۵ یک خبرچین فدرال، طرح تخلف کمپانی چند ملیتی برای کنترل فروش افزودنی‎های مواد غذایی و حفظ قیمت آنها در سطح بالا را به بازپرسان اطلاع داد. او به مدت سه سال به طور مخفیانه مکالمات جلسات مدیران اجرایی با رقبای آسیایی و اروپایی را ضبط می‌کرد.
ادامه نوشته

زاویه دید

بدون شرح

سه راه زندگي

كنفوسيوس

 

 

در زندگي انسان سه راه دارد:

راه اول از انديشه مي‌گذرد، اين والاترين راه است.

راه دوم از تقليد مي‌گذرد، اين آسان ترين راه است.

و راه سوم از تجربه مي‌گذرد، اين تلخ ترين راه است.

تعاریفی دیگر

+کار : تلاش توام با فکر

+مدیر مرشد به جای مرید ارشد

+مشارکت : همزیستی + همدردی + همدلی + همفکری

+خلاقیت : شگفتی آفرینی نیست تغییر دادن وضع موجود و تغییر دیدگاه و تفکر است.

+مدیریت : انجام کارهای با و به وسیله دیگران (نه انجام کار خود و دیگران)

+بهره وری : کاهش زحمت افزایش رحمت

+عدالت : توزیع عادلانه اندیشیدن

+هوش : استعداد بالقوه . چتر بسته

+دانایی : استعداد بالفعل . چتر باز

+تفویض اختیار: پذیرش مسئولیت از طرف همکاران با میل و رغبت و شانه زیر بار مسئولیت دادن

۱۰ گام برای ایجاد برند شخصی

۱۰ گام برای ایجاد برند شخصی

حسن بنانج

هنگامی که شخصی می‌خواهد شما را توصیف کند، چه حسی پیدا می‌کنید؟ آیا از اوصافی که به شما نسبت می‌دهد، شگفت‌زده می‌شوید یا از شنیدن آنها به خود می‌بالید؟ حالا لحظه‌ای را به خاطر آورید که در مقابل جمعی ایستاده‌اید و به توصیف شخصیت یا پروژه‌ای که در حال انجامش هستید، مشغول می‌شوید.

 

ادامه نوشته

چگونه دنیا را تغییر دهم؟

سریما نازاریان
منبع: HBR
آلن پیشنهادات شغلی زیادی دارد؛ ولی او تنها یک آرزو در سر دارد؛ ایجاد یک تغییر.


هوا تاریک شده بود و برف سیاهی در حال باریدن بود؛ ولی این هوای متغیر باعث نشده بود که اسکی‌بازان به هتل خود بازگردند. آلن کفش‌هایش را مرتب کرد. او در طول صعود 10 دقیقه‌ای خود زیاد با بهترین دوستش کارل که اکنون در کنارش بود، صحبت نکرده بود. او احساس استرس فراوانی می‌کرد. حالا چه باید می‌کرد؟ به نظر مردم هیچ انتخابی نداشتن بسیار ناراحت‌کننده است، اما به نظر آلن داشتن انتخاب‌های خیلی زیاد، استرس بیشتری به همراه دارد.
او نقشه را از درون کیفش درآورد و با انگشت به یکی از مسیرهای اسکی اشاره کرد. «نظر تو چیست؟» کارل و آلن هر دو به اسکی علاقه‌مند بودند. آنها قبلا در این مسیر اسکی نکرده بودند. آلن به مسیر دیگر هم اشاره کرد و گفت: «البته من از قیافه آن یکی مسیر هم خوشم می‌آید.»

ادامه نوشته

رازهای رابینز

  
آنتونی رابینز
 
 
 
حتما تا به حال راجع به آنتونی رابینز و موفقیت های بی نظیرش خوانده اید.حتما آقای جیم ران را میشناسید و کتاب جادوی کار پاره وقت او را خوانده اید. آنتونی رابینز از افرادی است  که  استاد بزرگ جیم ران نقش بسزایی در رشد و پرورش او داشته است.به تازگی کتابی را مطالعه میکردم که در آن شروع این رابطه و دستاوردهای آن مطرح میشد. نکته جالب این که همه چیز در دنیا بر اساس قانون جاذبه است. در این ماجرا درسهای بسیاری برای من نهفته بود. من ایمان دارم که مطالعه این مطالب میتواند برای هر کسی که خواهان رشد و پیشرفت است بسیار موثر باشد.از این رو تصمیم گرفتم این ماجرا را در وبلاگ برایتان بنویسم.
ادامه نوشته

گوِش سنگین همسر یا...

به نظرش رسيد که همسرش بايد سمعک بگذارد ولي نمي دانست اين موضوع را چگونه با او درميان بگذارد. به اين خاطر نزد دکتر خانوادگي شان رفت و مشکل را با او درميان گذاشت.
دکتر گفت: براي اينکه بتواني دقيقتر به من بگويي که ميزان ناشنوايي همسرت چقدر است، آزمايش ساده اي وجود دارد. اين کار را انجام بده و جوابش را به من بگو...
«ابتدا در فاصله 4 متري او بايست و با صداي معمولي ، مطلبي را به او بگو. اگر نشنيد، همين کار را در فاصله 3 متري تکرار کن. بعد در 2 متري و به همين ترتيب تا بالاخره جواب بدهد.»
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهيه شام بود و خود او در اتاق پذيرايي نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم.
سپس با صداي معمولي از همسرش پرسيد:
«عزيزم ، شام چي داريم؟» جوابي نشنيد بعد بلند شد و يک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسيد و باز هم جوابي نشنيد. بازهم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسيد. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابي نشنيد. اين بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: «عزيزم شام چي داريم؟» و همسرش گفت:
«مگه کري؟!» براي چهارمين بار ميگم: «خوراک مرغ»! حقيقت به همين سادگي و صراحت است.
مشکل، ممکن است آن طور که ما هميشه فکر ميکنيم در ديگران نباشد؛ شايد در خودمان باشد...

هرگز جا نزنيد

در 30 سالگي کارش را از دست داد.

در 32 سالگي در يک دادگاه حقوق شکست خورد.

در 34 سالگي مجددا ور شکست شد.

در 35 سالگي که رسيد,عشق دوران کودکي اش را از دست داد.

در36 سالگي دچار اختلال اعصاب شد.

در 38 سالگي در انتخابات شکست خورد.

در 48,46,44 سالگي باز در انتخابات کنگره شکست خورد.

به 55 سالگي که رسيد هنوز نتوانست سناتور ايالت شود.

در 58 سالگي مجددا سناتور نشد.

 

در 60 سالگي به رياست جمهوري آمریکا برگزيده شد.

نام او آبراهام لينکلن بود.

........

جا نزد.

هرگز جا نزنيد.

بازندگان آنهايي هستند که جا زدند. 

اشتباه یا هزینه آموزش

مي گويند یکی از کارکنان شرکت « آی . بی . ام » اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر زد.

این کارمند به دفتر تام واتسون بنيان گذار شركت احضار شد و پس از ورود گفت: "تصور می کنم باید از شرکت استعفا دهم".

واتسون گفت: "شوخی می کني! ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش شما پول دادیم!

آگهی جذب سرمایه گذار

جالب است بدانید سال ها پیش عکسی را که در زیر مشاهده می نمایید انتشار یافت و گفته شده بود که این یازده نفر قصد راه اندازی یک شرکت را دارند و از علاقمندان به سرمایه گذاری خواسته بودند در صورت تمایل از یک دلار تا یک میلیون دلار می توانند در این شرکت سرمایه گذاری نمایند ولی پس از گذشت یک سال حتی یک نفر هم حاضر به سرمایه گذاری در این شرکت در شرف تاسیس نشد به نظر شما آیا شرکتی که این افراد تاسیس کرده اند به موفقیتی دست خواهد یافت؟ 

ادامه نوشته

شغل قبلی افراد معروف جهان


آدولف هیتلر......................دیكتاتور آلمان...................................نقاش پوستر

آلبرت انیشتن.........................فیزیكدان...................................منشی اداره ثبت

الویس پریسلی.....................................خواننده...........................راننده كامیون

امیركبیر................................صدراعظم ناصرالدین شاه...........................آشپز

او هنری..................................نویسنده............................................گاوچران

جرالدفورد ............................رئیس جمهور آمریكا.....................مانكن لباس مردانه

ادامه نوشته

18 پند مهم دانشمندان ژاپنی

سلامت و پزشکی | 18 پند مهم دانشمندان ژاپنی

اگر سلامتی تون برای شما مهمه فقط کافی است به آخرین دستاوردهای متخصصین مرکز ملی هدایت (ارتقاء) سلامت و رفتار شناسی توکیو توجه کنیم :

ادامه نوشته

به‌جای کندن برگ‌های زرد در سازمان، ریشه را درمان کنیم

مردی در کنار رودخانه‌ای ایستاده بود. ناگهان صدای فریادی را می‌شنود و متوجه می‌شود که کسی در حال غرق شدن است. فوراً به آب می‌پرد و او را نجات می‌دهد. اما پیش از آن که نفسی تازه کند فریادهای دیگری را می‌شنود و باز به آب می‌پرد و دو نفر دیگر را نجات می‌دهد. اما پیش از این که حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را که کمک می‌خواهند می‌شنود. او تمام روز را صرف نجات افرادی می‌کند که در چنگال امواج خروشان گرفتار شده‌اند، غافل از این که چند قدمی بالاتر دیوانه‌ای مردم را یکی یکی به رودخانه می‌انداخت...
برخی مدیران و سازمان‌ها این گونه عمل می‌کنند. در این سازمانها به جای درمان ریشه، به کندن برگ‌های زرد رغبت بیشتری نشان داده می‌شود. به عبارت دیگر به جای علت یابی و رفع مشکلات، صرفاً به اصلاح آنها می‌پردازند.
آیا بهتر نیست ضمن چاره‌جویی برای عوارض و مسائل پیش‌آمده، بر روی علل هم تأثیر گذاشت تا مسئله به طور همه جانبه حل شده و از اتلاف سرمایه‌ها و منابع با ارزش جلوگیری شود؟

 

خبرگزاری ایسنا

 

سخنی از ناپلئون

حرفی رو بزن که بتونی بنویسیش

چیزی رو ی بنویس که بتونی امضاش کنی

و چیزی را امضا کن که بتونی پاش وایستی...

                     ناپلئون

ژاپنی ها

این خاطره جالب شاید یکی از دلایلی باشد که نشان میدهد چرا ژاپن درحال پشت سرگذاشتن همه قدرت‌های صنعتی در دنیا است. شخصي كه چندين سال در ژاپن زندگي مي كرد تعريف ميكند:
ادامه نوشته

160 نکته ی مدیریت (چکیده ی علم مدیریت در 160 نکته)

یکی از ویژگی‌های دوران معاصر، سرعت و شتابی است که زندگی و کار به خود گرفته است. براساس ویژگی‌های این دوره، حتی ادبیات، روزنامه‌نگاری و اطلاع‌رسانی نیز تغییراتی کرده ‌است. به عبارت دیگر در حوزه داستان‌نویسی، پس از رمان‌های چند جلدی دهه‌های نخست قرن بیستم، شاهد ظهور داستان‌های مینی مالیستی و کوتاه هستیم، در حوزه روزنامه‌نگاری و اطلاع‌رسانی هم، خبرنویسی و ارائه اطلاعات با کمترین حجم و بیشترین اطلاعات از پیامدهای روزگار معاصر است. در این ارتباط، ۱۶۰ نکته کاربردی و اجرایی در مدیریت را برای مطالعه مدیران، سرپرستان و کلیه افرادی که به طور مستقیم با انسانها سروکار دارند، ارائه کرده‌ایم که می‌تواند چکیده دهها کتاب و اثر علمی مدیریتی در این خصوص باشد .

ادامه نوشته

حکایت بانک زمان ! ...

 
 
تصور کنيد حساب بانکي داريد که در آن هر روز صبح 86400 تومان به حساب شما واريز مي گردد و شما فقط تا اخر شب فرصت داريد تا همه پول ها را خرج کنيد چون اخر وقت حساب شما خود به خود خالي مي شود.
ادامه نوشته

مدیریت در آندولند و ایندولند

آندولند: موفقيت مدير بر اساس پيشرفت مجموعه تحت مديريتش سنجيده مي شود.

ايندولند: موفقيت مدير سنجيده نمي شود، خود مدير بودن نشانه موفقيت است.

ادامه نوشته

جنبش اروپای آهسته

خواندن کل اين متن بيشتر از 3 دقيقه زمان شما را نخواهد گرفت، پس لطفا بخوانيد!

هيجده سال پيش من در شرکت سوئدى ولوو استخدام شدم. کار کردن در اين شرکت تجربه جالبى براى من به وجود آورده است. در اينجا هر پروژهاى دو سال طول ميکشد تا نهايى شود، حتى اگر ايده ساده و واضحى باشد. اين قانون اينجاست.جهانى شدن ( globalization ) باعث شده است که همه ما در جستجوى نتايج فورى و آنى باشيم. و اين مشخصاً با حرکت کند سوئديها در تناقض است. آنها معمولاً تعداد زيادى جلسه برگزار ميکنند، بحث ميکنند، بحث ميکنند، بحث ميکنند و به آرامى کارى را پيش ميبرند. ولى در انتها، اين شيوه هميشه به نتايج بهترى ميانجامد.

ادامه نوشته