خلاصه کتاب تكنولوژي فكر

تكنولوژي فكر
(تاثيرافكارمثبت ومنفي برزندگي و تحصيل)

 خلاصه کتاب:

 
تكنولوژي فكر
(تاثيرافكارمثبت ومنفي برزندگي و تحصيل)
مؤلف:افسانه بوستاني كاشاني
ويراستار:حسينعلي پورمدني
آماده سازي متن:واحد فني و تحقيقات انتشارات مرسل
چاپ دوم/1389/2000 نسخه
ليتوگرافي:مدين
چاپخانه:نهضت
شابك:7-051-972-964-978
انتشارات مرسل
مقدمه
«زندگي هديه ي خداوند به شماست و شيوه ي زندگي شما،هديه ي شما به خداوند»    
 (لئوبوسكاليا)                          
دانستن اين بسيار مهم است كه حال شما با هدف هايتان بسيار مرتبط است؛اگرحالتان خوب باشد و احساس خوشبختي داشته باشيد،هدف هاي عالي تري را نيز انتخاب خواهيد كرد.پس هميشه سعي كنيد حال بدتان را به حال خوب تبديل كنيد.هيچگاه زماني كه افسرده يا غمگين هستيد،هدف تعيين نكنيد؛زيرا در اين مواقع هدف شايسته اي را انتخاب نخواهيد كردو اصولأ انرژي كافي براي حركت به سوي آن را در خود نمي بينيد.
ادامه نوشته

حکایت مدیریتی (نقاط مثبت و نقاط منفی)

حکایت مدیریتی (نقاط مثبت و نقاط منفی)

شکارچی پرنده، سگ جدیدی خریده بود. سگی که ویژگی منحصر به فردی داشت. این سگ می توانست روی آب راه برود. شکارچی وقتی این را دید نمی توانست باور کند و خیلی مشتاق بود که این را به دوستانش بگوید. برای همین یکی از دوستانش را به شکار مرغابی در برکه ای آن اطراف دعوت کرد.
او و دوستش شکار را شروع کردند و چند مرغابی شکار کردند. بعد به سگش دستور داد که مرغابی های شکار شده را جمع کند. در تمام مدت چند ساعت شکار، سگ روی آب می دوید و مرغابی ها را جمع می کرد. صاحب سگ انتظار داشت دوستش درباره این سگ شگفت انگیز نظری بدهد یا اظهار تعجب کند، اما دوستش چیزی نگفت

ادامه نوشته

معمار و پیرزن

ميگويند چند صد سال پيش، در اصفهان مسجدي مي ساختند. روز قبل از افتتاح مسجد، كارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرين خرده كاري ها را انجام مي دادند.

پيرزني از آنجا رد مي شد وقتي مسجد را ديد به يكي از كارگران گفت: «فكر كنم يكي از مناره ها كمي كجه!»

كارگرها خنديدند. اما معمار كه اين حرف را شنيد، سريع گفت: «چوب بياوريد! كارگر بياوريد! چوب را به مناره تكيه بدهيد. فشار بدهيد.»

در حالي كه كارگران با چوب به مناره فشار مي آوردند، معمار مدام از پيرزن مي پرسيد: «مادر، درست شد؟!»

مدتي طول كشيد تا پيرزن گفت: «بله! درست شد! تشكر كرد و دعايي كرد و رفت.»

كارگرها حكمت اين كار بيهوده و فشار دادن به مناره اي كه اصلاً كج نبود را پرسيدند. معمار گفت: «اگر اين پيرزن، راجع به كج بودن اين مناره با ديگران صحبت مي كرد و شايعه پا مي گرفت، اين مناره تا ابد كج مي ماند و ديگر نمي توانستيم اثرات منفي اين شايعه را پاك كنيم. اين است كه من گفتم در همين ابتدا جلوي آن را بگيرم!»

 


تفکر استراتژیک چیست؟

تفکر استراتژیک یعنی هم‌زمان هم خلبان باشید، هم لوکوموتیو‌ران. هم نقاش باشید، هم مهندس.

تفکر استراتژیک یعنی مثل یک خلبان از بالا به فرصت‌ها و مشکلات نگاه کنید که در زندگی گهی زین به پشت است و گهی پشت به زین. بدانید کارهای شما چه تاثیری بر دیگران دارد.

تفکر استراتژیک یعنی مثل یک نقاش تصویر آینده را ترسیم کنید.

تفکر استراتژیک یعنی مثل یک مهندس پای‌تان روی زمین باشد و با چالش‌ها عمل‌گرا برخورد کنید.

تفکر استراتژیک یعنی مثل یک لوکوموتیو‌ران پیوس‌تَه ادامَه دادن. لوکوتیو در سربالایی‌ها یا سرپایینی‌ها از حرکت نمی‌ایستد. چون رهرو آن است که تا تَه خط، آهس‌تَه و پیوس‌تَه رَود.

ادامه نوشته

 

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

از همان روزی که فرزندان آدم

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مرد،

گرچه آدم زنده بود.

 

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود.

 

بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب

گشت و گشت

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت

ای دریغ!

آدمیت برنگشت!

 

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است

صحبت از آزادگی، پاکی، مروت ابلهی است

صحبت از عیسی و موسی و محمد نا به جاست

قرن «موسی چمبه» هاست

 

من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر

حتی قاتلی بر دار

اشک در چشمان و بغضم در گلوست،

وندر این ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم؟

 

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای! جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند

 

 

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق

               گفت و گو از مرگ انسانیت است!


آلیس در سرزمین عجایب!


 آليس بر سر دوراهي قرار گرفت و گفت: ممكن است به من بگوييد از كدام راه بايد بروم؟

گربه گفت: بستگي داره كجا بخواهي بروي.

آليس گفت: نمي دانم!

گربه گفت: در اين صورت فرقي نمي كند.

                                                                            لوييس كارل، آليس در سرزمين عجايب

 

تا زماني كه ندانيم چه كار مي خواهيم بكنيم، هر حركتي بي معني خواهد بود. (اين اصل را فراموش نکنيم)

لازم نيست هدف شما از منظر ديگران امري ممكن باشد، ولي حتما از منظر خودتان بايد غير ممكن نباشد.

خورشید باش، که اگر خواستی بر کسی نتابی نتوانی.

اگر يک قورباغه تيزهوش وشاد را برداريد وداخل يک ظرف آب جوش بيندازيد قورباغه چه کار مي کند؟ بيرون مي پرد!درواقع قورباغه فورا به اين نتيجه مي رسد که لذتي در کار نيست وبايد برود! 
حالا اگر همين قورباغه يا يکي از فاميلهايش را برداريد وداخل يک ظرف آب سرد بيندازيد وبعد ظرف را روي اجاق بگذاريد وبتدريج به
آن حرارت بدهيد قورباغه چه کار مي کند؟ 
استراحت ميکند...چند دقيقه بعد به خودش مي گويد:ظاهرا آب گرم شده است وتا چشم به هم بزنيد يک قورباغه آب پز آماده است. 
نتيجه اخلاقي داستان! 

زندگي به تدريج اتفاق مي افتد.ماهم مي توانيم مثل قورباغه داستانمان ابلهي کنيم و وقت را از دست بدهيم وناگهان ببينيم که کار از کار گذشته است .همه ما بايد نسبت به جريانات زندگي مان آگاه وبيدار باشيم. 
ادامه نوشته

بالا برو!

بالا برو!شیوانا از راهی می‌گذشت. در کنار یک کارگاه نجاری بزرگ، جوانی را دید که غمگین و افسرده به دیوار کارگاه تکیه داده است و به افق نگاه می‌کند. شیوانا کنارش رفت و دلیل اندوهش را پرسید. جوان گفت: “این یک کارگاه بسیار بزرگ است و انواع وسایل چوبی در آن ساخته می‌شود. در این یک سالی که اینجا کار کرده‌ام پول خوبی به دست آورده‌ام و چیزهای زیادی آموخته‌ام. اما مشکل اینجاست که سرکارگر این‌جا آدمی است بسیار تندخو و بی‌ادب که از صبح تا شب با بداخلاقی با همه کارگران رفتار می‌کند. از یک طرف نمی‌توانم از دستمزد خوب این‌جا بگذرم و از سوی دیگر تحمل بداخلاقی‌ها و بهانه‌جویی‌های سرکارگر برایم مشکل است. نمی‌دانم چه کنم؟”
ادامه نوشته

استاد استادان!

استاد استادان!

استاد استادان!

جمعی از شاگردان جدید مدرسه شیوانا همراه او از راهی می‌گذشتند. برای استراحت زیر درختی اطراق کردند. در این هنگام جوانی را دیدند که مادر پیرش را به کول گرفته و می‌برد. بعضی از شاگردان به جوان خندیدند و او را مسخره کردند. اما آن جوان بی‌اعتنا به سروصدای شاگردان به راه خود ادامه داد و از آن‌ها دور شد.

ادامه نوشته

خداحافظی يک نابغه

خداحافظی يک نابغه

خداحافظی یک نابغهگابريل گارسيا مارکز، نويسنده‌ی بزرگ معاصر آمريکای لاتين، به‌واسطه‌ی عوارضی در مزاج و سلامتی‌اش (ابتلا به سرطان لنفاوی) با زندگی اجتماعيش خداحافظی کرده است.
وی بعد از اعلان‌ رسمی و تأیید خبر بیماری‌اش، این‌متن را به‌عنوان وداع نوشته است:

اگر خداوند فقط لحظه‌ای از یاد می‌برد که عروسکی پارچه‌ای بیش نیستم و قطعه‌ای از زندگی به من هدیه می‌داد، شاید نمی‌گفتم همه‌ی آنچه که می‌اندیشیدم و همه‌ی گفته‌هایم را…

اشیاء را دوست می‌داشتم، نه به سبب قیمتشان، که معنایشان…

رویا را به خواب ترجیح می‌دادم، زیرا فهمیده‌ام به ازای هردقیقه چشم به هم گذاشتن، ۶۰ ثانیه نور از دست می‌دهی…

راه می‌رفتم آن‌گاه که دیگران می‌ایستادند…

ادامه نوشته

بررسی علمی قانون جذب

بررسی علمی قانون جذبدر عمل به نظر می‌رسد که وقتی ما با تمام وجود خواهان چیزی هستیم و تصمیم می‌گیریم که آن را حتما به دست بیاوریم، گویی ناگهان نیروهایی به کار می‌افتند تا ما را به هدف نزدیک کنند. اشخاصی به کمک می‌آیند، امکانهای تازه‌ای پدیدار می‌شوند، و جاده‌های بزرگی در مقابل چشمان ما گشوده می‌گردد. اما در مورد علت ایجاد این حالت عقاید گوناگونی وجود دارد.
بعضی‌ها آنچه را که ظاهرا به نظر می‌رسد پذیرفته‌اند. تصور کرده‌اند که در مغز ما آهنربایی است که چیزهای مفید را به خود جذب می‌کند!. بعضی گمان کرده‌اند که مغز، امواجی از خود ساطع می‌کند که امواج متناسب با خود را جذب می‌کند. عده‌ای نیز این را پذیرفته‌اند که کائناتی درکارند و آنها هستند که شرایط و موقعیت‌ها را سرراهشان قرار می‌دهند! (چیزی که در فیلم راز با عبارت “فرمانبردارم سرورم!” بسیار بر آن تاکید شد.) بر اساس همین برداشت‌ها فیلمی با عنوان “راز” ساخته شده است که احتمالا آن را دیده و یا کتابش را خوانده‌اید. باید گفت که وجود چنین امواجی در هیچ آزمایشگاه فیزیکی به اثبات نرسیده است. نیروی آهنربایی مغز و رفتار اینچنینی کائنات هم با اصول علمی سازگار نیست.
اما واقعا علت علمی چنین حالتی چیست؟

ادامه نوشته

قدرت تلقین

قدرت تلقین

قدرت تلقین

می‌گويند شخصی سر کلاس رياضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بيدار شد، باعجله دو مسأله را که روی تخته سياه نوشته بود يادداشت کرد. و به خيال اينکه استاد آنها را بعنوان تکليف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز و آن شب برای حل آنها فکر کرد.

هيچ يک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت. سرانجام يکی را حل کرد و به کلاس آورد.

استاد به کلی مبهوت شد، زيرا آنها را بعنوان دو نمونه از مسائل غيرقابل حل رياضی داده بود.

ادامه نوشته

داستان پرواز اسب و خطای شناختی پیش بینی!

خطای پیشگویی:پیش بینی می کنید که اوضاع بر خلاف میل شما در جریان خواهد بود.بدون هر گونه بررسی می گویید:"آبرویم خواهد رفت؛از عهده ی انجام این کار بر نخواهم آمد."و اگر افسرده باشید ممکن است به خود بگویید "هرگز بهبود نخواهم یافت."

ازین داستان یادبگیریم: 

پادشاه پیری در هندوستان ، دستور داد مردی را به دار بیاویزند.


همین که دادگاه تمام شد ، مرد محکوم گفت :


” اعلی حضرتا ، شما مردی خردمندید و کنجکاوید تا بدانید رعایاتان چه می کنند.


به دانشمندان، خردمندان ، مارگیران ، و مرتاضان احترام می گذارید.


بسیار خوب ، وقتی بچه بودم ، پدربزرگم به من یاد داد که چگونه اسب سفیدی را به پرواز درآورم!


در این کشور هیچ کس نیست که این کار را بلد باشد ، باید مرا زنده نگه دارید”


پادشاه بی درنگ دستور داد اسب سفیدی بیاورند

ادامه نوشته

واقعیت های جامعه مدرن

Today we have bigger houses and smaller families;
more conveniences, but less time
ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داريم؛ راحتی بيشتر اما زمان کمتر
 
we have more degrees, but less common sense;
more knowledge, but less judgment
مدارک تحصيلی بالاتر اما درک عمومی پايين تر ؛ آگاهی بيشتر اما قدرت تشخيص کمتر داريم
 
We have more experts, but more problems;
more medicine, but less wellness
متخصصان بيشتر اما مشکلات نيز بيشتر؛ داروهای بيشتر اما سلامتی کمتر
 
We spend too recklessly, laugh too little, drive too fast, get to angry too quickly, stay up too late, get up too tired, read too little, watch TV too often, and pray too seldom
بدون ملاحظه ايام را می گذرانيم، خيلی کم می خنديم، خيلی تند رانندگی می کنيم، خيلی زود عصبانی می شويم، تا ديروقت بيدار می مانيم، خيلی خسته از خواب برمی خيزيم، خيلی کم مطالعه می کنيم، اغلب اوقات تلويزيون نگاه می کنيم و خيلی بندرت دعا می کنيم
ادامه نوشته

برترین برندهای جهان

شايد همه ما بارها و بارها از واژه برند استفاده كرده باشيم و يا در جاهاي مختلف كلمه برند را شنيده باشيم و شايد هم اين واژه را به صورت نابجا و اشتباه مورد استفاده قرار داده و يا براي ما در جای نادرست و به غلط بكار برده باشند.
يك برند همانطور كه مشخص است فقط يك نام نيست، بلكه يك نشانه، نماد و يك الگوي گرافيكي است كه نشانگر اهداف، برنامه‌ها و خط مشي‌هاي سازمان‌هاست.
برندها نام يا نمادهايي هستند كه با هدف فروش و معرفي كالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي‌گيرند و شکل‌دهنده ارتباطات و تعاملات بنگاه‌های اقتصادی و مصرف‌کنندگان و جامعه مصرفی می‌باشند.
يك برند تجاري در هنگام تولد و شکل گرفتن مي‌تواند باعث موفقيت و يا عدم موفقيت يك كالا يا سازمان و بنگاه اقتصادي گردد، برند قدرتمند و موفق باعث مطرح شدن و توسعه سازماني مي‌گردد و همچنین نمايانگر راه و روش و نوع فعاليت‌هاي كلان سازمان است.
ادامه نوشته

ذهن صفر و یکی

یکی از اثرات نداشتن ذهن و تفکر فازی را می توان در روابط بین فردی از جمله روابط مابین      دوستان و روابط خانوادگی دید و مطالعه کرد.                                                                        

چه دوستی‌های عمیق و چه روابط عاشقانه‌ای که با یک اختلاف، اشتباه یا لغزش نابود شده و تبدیل به کینه و کدورت شده‌است.

"ذهن صفر و یکی" مردم و اطرافیان را به دو دسته دوست و دشمن تبدیل می کند و نمی تواند چیزی جز صفر و یک را تصور کند و بفهمد.

 

 

ادامه نوشته

مسولیت اجتماعی سازمانها

مسولیت اجتماعی شرکت ها از آن مفاهیمی است که در کشور ما کمتر به آن توجه می شود در زیر گزیده هایی از مطالب وب سایت شبکه ی ایرانی مسولیت اجتماعی سازمان تقدیم حضورتان شده است به امید آنکه بهانه ای باشد برای توجه بیشتر سازمانها و مدیران اندیشمند ایران به مسولیت های اجتماعی سازمانها...


  • به نوعی برای ما مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها یعنی چگونه از طریق کسب‌و‌کار مسئولانه ایجاد ثروت کنیم. بنابراین رفتارهای تجاری شرکت حوزه کارکنان، مشتریان، پیمان‌کاران، محیط زیست و جامعه را در برمی‌گیرد. بنابراین یک رابطه برنده‌-‌‌ برنده و خلق ارزش مشترک هم برای جامعه و هم برای بنگاه، زیربنای مفهومی موضوع مسئولیت شرکتی است. مسئولیت اجتماعی شركت‌ها بر مسئولیت و پاسخ‌گویی به عنوان پایه و اساس رفتار یک سازمان در اجتماع تاکید دارد و ناظر بر چگونگی کسب‌وکار مسئولانه همراه با تولید ثروت است. این نیازهای اجتماعی جامعه است که بازارهای اقتصادی را تعریف می کند. بنگاه‏های اقتصادی در قبال کلیه ذی‌نفعان مسئول هستند و ذی‌نفعان مشتری، کارمند، خود سازمان، مصرف‌کنندگان، محیط زیست، جامعه محلی، همسایه‏ها، دانش‌گاه و اقتصاد آن ملت را شامل می‌شود.
ادامه نوشته

سير تكامل انديشه مديريت

زماني که بشر به زندگي اجتماعي روي آورد، انديشه مديريت را نيز در زندگي خود وارد کرد؛ در حقيقت، پيدا شدن انديشه مديريت به روزگاري باز مي‌گردد كه مردمي كه گروهي كار مي‌كردند نخستين بار كوشيدند تا به هدفهاي گروهي دست يابند. بنابراين به جرات مي توان گفت که انديشه مديريت از بدو زندگي اجتماعي انسانها وجود داشته است؛ مثلا سومريها موجوديهاي انبارهاي خود را بر روي لوحهاي گلي يادداشت كرده و آنها را در معابدي نگاهداري مي‌كردند و شايد بتوان گفت كه اين لوحها از اولين آثار مدون عمل مديريت در تاريخ مي‌باشند. با اندكي توجهي مي‌توان دريافت كه انديشه مديريت در زندگي همه انسانها وارد شده است و نقش مهمي را بازي مي‌كند. پس ضروري است كه با تعريف مديريت و سير تحول انديشه مديريت آشنا شويم. بنابراين در اين نوشتار سعي داريم تعريفي از مديريت ارائه نمائيم و سپس با سير تكامل انديشه مديريت و با برخي از نظريه هاي مديريت آشنا سازيم. تعريف مديريت عده‌اي مديريت را به عنوان «هنر انجام دادن كارها به وسيله ديگران» تعريف كرده‌اند، عده‌اي ديگر مديريت را فرآيند برنامه‌ريزي، سازماندهي، هدايت و نظارت تعريف كرده‌اند. و در اين ميان تعاريف ديگري نيز از مديريت ارائه شده است كه ما به همين دو تعريف بسنده مي‌كنيم. مديريت دانش است يا هنر؟
ادامه نوشته

بازیگران اصلی بازار ارز و آنچه که نمی دانیم؟

درست همان زمانی که داد وستد ،جای مبادلات پایاپای را گرفت و واحد های پولی در دنیا شکل گرفتند عده ای مشغول سنجش عیار سکه ها و تبدیل سکه های گوناگون شدند.

به گزارش خبرنگار بانکی دات آی آر، به این ترتیب صرافی تبدیل به پیشه عده ای از انسان ها شد و صرافی ها پا گرفتند. آنها در عین تبدیل پول وظیفه جابجایی پول از نقطه ای به نقطه دیگر از جهان را هم انجام می دادند.

تصاویر مربوط به وضع این روزهای بازار ارز است

ادامه نوشته

دنیا به روایت سال 3000



...               ...


...           ...


...        ...

دنیا خیلی پیشرفت میکنه طوری که

موشاهم مسواک میزنن!

!                 ..


...         ...


...           ...  


...          ...


گربه های بی تربیتی هم مثل این پیدا میشن که دندون مصنوعی شمارو برمیدارن وحالشو می برن!!!

                          !


عادت های مالی غلط خانواده های ایرانی

قسمتی از عادت های غلط مالی و اقتصادی ای را که در حوزه خانواده ها وجود دارد، باهم مرور می کنیم؛ عادت هایی که شاید، از وجود برخی از آنها، آگاهی لازم را نداشته باشیم و چون از قبل بوده اند، ما هم زیاد به آنها توجه نکرده ایم.


مجله موفقیت: بخشی از نگرانی مالی خانواده ها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب می کنند و دخل و خرج را به چرتکه می سپارند، تازه متوجه می شوند که خرجشان، با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث می شود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر، به فرد منتقل شود
ادامه نوشته

از نگاه یک مدیر موفق

مصاحبه با دکتر کن بلانچرد

 کارگزار روابط عمومی(23 خرداد 1386) - کن بلانچرد رییس هیات مدیره سازمان آموزش و توسعه بلانچرد، نویسنده یا نویسنده همراه دوازده کتاب از جمله سری کتاب های یک دقیقه ای است:

 گزارشگر: امروز مردم درباره ارزش های معنوی در سازمان ها و شرکت ها زیاد صحبت می کنند. قضیه چیست؟

بلانچرد: فکر می کنم آدم ها بیشتر زمانی به فکر معنویت می افتند که کنترل اوضاع از دست شان خارج شده باشد به همین خاطر برای دریافت کمک، به نیرویی فراتر متوسل می شوند. واقعا جالب است. افراد وقتی مریض می شوند یا مشکلی بزرگ پیدا می کنند، بالاخره می فهمند که خودشان نمی توانند از پس این مشکل برآیند و شروع می کنند به معنویت فکر کردن. در مورد تجارت هم سرعت پیشرفت طوری شده که امروز در اوجیم. اما فردا ممکن است از دنیای تجارت بیرون بیفتیم.

ادامه نوشته

میکرو مدیریت به چه کار می‌آید

اگر از صد نفر مدیر سوال شود که شما چه نوع کارمندی را ترجیح می‌دهید، کارمند با هوش یا کارمند کودنی که فقط فرمان ببرد؟ بدون شک هر صد نفرشان پاسخ خواهند داد «چه سوال احمقانه‌ای؟ معلوم است که کارمند باهوش را ترجیح می‌دهیم» و اضافه خواهند کرد « ما افراد باهوش را استخدام می‌کنیم و راحت شان می‌گذاریم که کارشان را بکنند» و اگر از همان صد نفر درخواست شود که روش مدیریتی خود را تعریف کنند، مطمیناً هیچ کدام خود را مدیر میکرو معرفی نخواهد کرد. اما تحقیقات نشان می‌دهد که واقعیت غیر از این است و برای اکثر مدیران معادله X=Y که به معادله مرگ مغزی یا زومبی (Zombie) معروف است،‌ یکی از مهمترین معادلات محسوب می‌شود. در این معادله X نشانگر ضریب هوشی کارمند و Y نشانگر اقتدار مدیریتی است.
ادامه نوشته

10 محصول برتر تکنولوژی در سال 2012 که مشعل بازار را به دست خواهند گرفت!!

  • 01

بر همگان آشکار است که اپل با تولید محصولات بسیار موفق مثل iPhone4 ,iPhone4s در بازار اینک با معرفی iPhone5 سهم بزرگی از بازار را در دست خواهد داشت.

 

ادامه نوشته

نگرش ژاپني ها و ما به كار

نگرش ژاپني ها و ما به كار

ژاپني ها:

اگر يك نفر مي تواند كاري را انجام دهد، تو هم مي تواني آن را انجام دهي.

اگر هيچ كس نمي تواند كاري را انجام دهد، تو بايد آن را انجام دهي.

ايراني ها:

اگر كسي مي تواند كاري را انجام دهد، اجازه بده آن را انجام دهد.

اگر كسي نمي تواند كاري را انجام دهد، چرا ما وقتمان را براي آن تلف كنيم؟!

جنگ جهانی تبلیغات

نوعی دیگر از جنگ اما بدون توپ و تانک و خونریزی ولی بسیار شدید بر اساس خلاقیت، هوش با جنبه هایی از شوخی و بامزه گی در میان شرکت های بزرگ در جریان است. این جنگ، جنگ تبلیغاتی نام دارد که در این نوشته به نمونه هایی از آن اشاره خواهم کرد:
۱٫ نیکون در برابر لومیکس

شرکت تولیدی دوربین های عکاسی دیجیتالی “نیکون” (Nikon تلفظ صحیح: نایکان) در تبلیغ محصول جدید خود با امکان تشخیص چهره به صورت خودکار، از این تبلیغ استفاده کرده است:

” نیکون – تمرکز بر چهره” مهم نیست چهره ی ارواح باشد یا انسان، اسکلت، یا آدم های فضول… نیکون همه را تشخیص می دهد.

ادامه نوشته

كلاه فروش و ميمون ها

نويسنده حكايت : ابتين
نويسنده شرح : مديران ايران
منبع : تالار گفتگوي مديران ايران
كليدواژه‌ها : رقابت ؛ نوآوري

متن حكايت

روزي كلاه فروشي از جنگلي مي گذشت. تصميم گرفت زير درخت مدتي استراحت كند. كلاه ها را كنار گذاشت و خوابيد. وقتي بيدار شد متوجه شد كه كلاه ها نيست. بالاي سرش را نگاه كرد. تعدادي ميمون را ديد كه كلاه ها را برداشته اند.

فكر كرد كه چگونه كلاه ها را پس بگيرد. در حال فكر كردن سرش را خاراند و ديد كه ميمون ها همين كار را كردند. او كلاه را از سرش برداشت و ديد كه ميمون ها هم از او تقليد كردند. به فكرش رسيد كه كلاه خود را روي زمين پرت كند. اين كار را كرد و ديد ميمون ها هم كلاه ها را بطرف زمين پرت كردند. او همه كلاه ها را جمع كرد و روانه شهر شد.

سال هاي بعد نوه او هم كلاه فروش شد. پدربزرگ اين داستان را براي نوه اش را تعريف كرد و تاكيد كرد كه اگر چنين وضعي برايش پيش آمد چگونه برخورد كند. يك روز كه او از همان جنگل گذشت در زير درختي استراحت كرد و همان قضيه برايش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش كرد. ميمون ها هم همان كار را كردند. او كلاهش را برداشت، ميمون ها هم اين كار را كردند. نهايتا كلاهش را بر روي زمين انداخت ولي ميمون ها اين كار را نكردند. يكي از ميمون ها از درخت پايين امد و كلاه را از سرش برداشت و در گوشي محكمي به او زد و گفت: «فكر مي كني فقط تو پدر بزرگ داري.»

 

شرح حكايت

اگر زماني كه ديگران پيش مي روند ما در فكر حفظ وضع موجود خودمان باشيم در واقع عقب رفته ايم. بخواهيم يا نخواهيم رقابت سكون ندارد.

روایت عسگراولادی از چگونه پولدار شدنش

من از کم به زیاد رسیدم. مثالش خانه‌هایم است. اولین خانه‌ام را 5600 تومان ، دومى را 33 هزار تومان، سومى را از درخشش وزیر فرهنگ شاه معدوم 140 هزار تومان، چهارمى را 500 هزار تومان و پنجمى را 140 میلیون تومان خریدم که الان در آن ساکن هستند.

اسدالله عسگراولادی از بزرگ ترین تجار خشکبار کشور در مطلبی که از سوی سایت اقتصاد ایرانی منتشر شده، روایت موفقیت اقتصادی خود را این گونه بیان کرده است:

ادامه نوشته

7 اصل طلائی برای موفقیت در مذاکره


 منبع:http://www.crmroom.com

1-خود را جای طرف مقابل بگذارید
برای موفقیت بیشتر در مذاکره یکی از بهترین ابزارها، همدلی است (EMPATHY) . همدلی به این معنا است که دنیا را از دریچه چشم طرف دیگر ببینیم . اینکه اگر ما به جای او بودیم چگونه به این موضوع خاص فکر می کردیم

ادامه نوشته

فری کثیفه، چگونه برند شد؟

Open in new window

منبع: مدیران ایران

خیلی ها معتقدند که راسته غذاخوری ها و رستوران های شهر تهران در خیابان ستارخان است، چراکه اگر هنگام وعده غذای شام و ناهار گذرتان به این خیابان بیفتد با ترافیک عجیبی از اتومبیل ها روبرو می شوید. اما اگر کمی به سمت مرکز شهر و حتی کمی آنطرف تر بروید با خیابان شلوغ دیگری نیز روبرو می شوید که تنها به دلیل عریض تربودن خیابانش است که ترافیک و ازدحام کمتری دیده می شود وگرنه از نظر مشتری چیزی کمتر از رستوران های خیابان ستارخان ندارد.

ادامه نوشته