آموزههای زیست شناسی برای بقای کسب و کار؛ انطباق پذیری
منبع:http://www.dargi.ir
جوّ متلاطم و آشوبناک کسب وکار، مجال پیشبینیهای حتی نزدیک به دقیق را سلب کرده است. امروزه به راستی نمیتوان فردای کسب و کار را ترسیم و برای آن برنامهریزی بلند مدت نمود.
حتی برترین آینده پژوهان نیز شاید نتوانند تحت چنین شرایطی خوبی از عهده وظیفه خود برآیند. با این همه، دنیای کسب و کار سرشار از تهدیداتی است که همگی ما از آن رویگردانیم و از طرفی هزاران فرصت نیز در کمینمان نشستهاند تا ما به آنها دست یابیم.
خوشبختانه، هستی درسهای بسیاری را در خود دارد که به ما و دیگر جانداران کمک کرده تا میلیونها سال در دنیای غیر قابل پیش بینی به بقای خویش ادامه دهیم. این منبع الهام بخش زیست شناسی است. متخصصان هاروارد با تشبیه سازمان به یک ارگانیسم زنده، به بررسی آموزههای زیستی و طبیعی برای کسبوکار پرداختهاند.
تمامی ارگانیسمها و جانداران موفق بر روی کرهی زمین توانستهاند بدون آنکه بحرانهای گذشته را مورد تحلیل و موشکافی قرار دهند و یا برای پیش بینی رویدادهای آتی تلاش کنند، به حیات خود ادامه دهند. آنها هرگز دست به دامان برنامهریزی و یا چارچوبهای پیش بینی شده نشده اند. در عوض، خود را انطباق دادهاند. انطباقپذیری به معنی قدرت تشخیص و واکنش در قبال تغییرات پدید آمده است، صرف نظر از اینکه این رویدادها تا چه میزان غافلگیرانه و یا بدون هماهنگی و در شرایط نا مساعد بروز کرده باشند.
طبیعت و جانداران، الهام بخش بسیاری از صنایع و خدمات بودهاند؛ برای مثال پرندگان الهامبخش مهندسان در ساخت هواپیما شدند، ساختار بدن ماهیها و شیوهی شنا کردنشان در آب الهام بخش زیردریاییها شد، انسانها از بال جغدها برای ساخت هواپیمای بیصدا الگو گرفتند، و جالب آنکه محققان دانشگاه کالیفرنیا با بررسی فیلم سی تی اسکن سر دارکوب توانستند ضربهگیرهایی بسیار مستحکم بسازند و آن را در سپرهای محافظ و حتی ساخت جعبه سیاه هواپیماها به کار برند. دارکوب میتواند تا بیش از ۲۰ بار در ثانیه و با شتاب بسیار بالا به درخت نوک بزند، بدون آنکه جسم او متوجه آسیبی شود. طبیعت بخشنده حاوی نکاتی فراوان برای بخش کسبوکار است. اما در علم مدیریت، با وجود ضرورت بالای مقولهی انطباق پذیری، تنها معدودی از شرکتها و مدیران نوآور هستند که طبیعت را الگوی خود برای آموختن اسرار انطباق پذیری قرار دادهاند. سیستمها و ساز و کارهای انطباقپذیر در طبیعت از الگوهایی پیروی میکنند که در ذیل به آن پرداخته میشود:
تمرکز زدایی
کامیابترین و خوش عاقبتترین ارگانیسمهای زیستی به گونهای سازمان یافتهاند که از کنترل مرکزی اجتناب دارند، و از همین رو نزدیک ترین عامل به مشکل و یا مسأله میتواند به طور مستقل تغییر را احساس و در مقابل آن واکنش نشان دهد. برای مثال اختاپوسها، علی رغم آنکه موجوداتی به نسبت باهوش هستند، اما به جای آنکه مغز آنها در هنگام مواجهه با خطر، فرمان تغییر رنگ و استتار بدهد، در عوض این سلولهای پوستی هستند که به محض مواجهه با تغییر به سرعت متوجه شرایط شده و خود را با شرایط پیش آمده انطباق میدهند.
مدیران عامل و ذینفعان سازمانها نمیبایست واهمهای از ایجاد چنین ساز و کاری در سازمان خود داشته باشند، چرا که حسگرهای مستقل ارگانیسمهای سازگارپذیر مخرب نیستند. آنها متکی بر منابع سازمان بوده و تابع حدود و خطوط راهنمایی هستند که کلیت ارگانیسم (سازمان) تعیین کرده است.
سازمانهای تمرکز گریز میتوانند به شکلی چابکتر، کمهزینه تر، و با اثربخشی بالاتر از پس مشکلات پیچیده برآیند.
افزونگی (Redundancy)
افزونگی به معنای نسخهبرداری و یا تهیهی پشتیبان از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن آن ویژگی است میباشد. سیستمهای انطباقپذیر از همه چیز رونوشت تهیه میکنند تا در شرایط بحرانی و عدم قطعیت از آن بهره ببرند. افزونگی در ارگانهای زنده، در ژنوم آنها یافت میشود، به این معنا که تعداد زیادی ژن با کارکرد مشابه در ژنوم جاندار وجود دارد که میتوانند در مواقع نیاز جایگزین هم شوند. برای مثال امروزه شرکتهای سازنده قطعات یدکی مثل قطعات هلیکوپتر از کلیهی قطعات ساخت خود تعدادی را برای نمونه نگهداری میکنند. لذا زمانی که هلیکوپتری پس از ۲۰ سال زمینگیر شود، تنها چنین شرکتهایی هستند که میتوانند قطعات و لوازم آن را تهیه کنند. افزونگی به شرکتها مزیت رقابتی میدهد و در مخاطرات بقای آنها را تضمین میکند.
روابط مبتنی بر همزیستی
کلیه ارگانیسمها و موجودات زنده برای افزایش انطباق پذیری خود به همزیستی روی میآورند. همزیستی غالباً میان بیشباهتترین موجودات رخ میدهد، مثل همزیستی دستههای کوچک ماهی با کوسههای مهاجم! لذا همزیستی نتایج شگفتانگیزی را به بار میآورد که برای دو طرف سودمند است.
برای مثال باکتریهایی را در نظر بگیرید که درون معدهی انسان یافت میشوند، باکتریهای سودمند و همزیست به هضم و گوارش مناسب غذا کمک میکنند و از طرفی خود نیز تغذیه میشوند و به بقایشان ادامه میدهند.
شاید بارزترین مثال همزیستی در کسب و کارها را بتوان در مورد شرکت بن اند جری (Ben & Jerry)، از جمله مطرحترین تولید کنندگان بستنی، و شرکت یونیلیور مطرح کرد. بن اند جری برندی قدرتمند بود که همواره در رویدادهای اجتماعی و عامالمنفعه حضوری پر رنگ داشت، در مقابل یونیلیور قصد داشت تا گسترهی محصولات خود را به بخشهای خاص مواد خوراکی توسعه دهد، لذا شرکت بن اند جری را خریداری کرد. جالب آنکه این شرکت بزرگتر (یعنی یونیلیور) بود که خود را با شرکت کوچکتر (بن اند جری) تطبیق داد! بنابراین این شرکت با الهامگیری از همزیستی میان ساختارهای زنده، DNA سازمانی بن اند جری را جزئی از ساختار خود کرد.
کارکنان و مدیران بن اند جری حتی پس از خرید این شرکت توسط یونیلیور همچنان میتوانستند با لباسهای غیر رسمی سر کار حاضر شوند و فعالیتهای خیریه و عامالمنفعه را نیز ادامه دهند. در مقابل یونیلیور نیز توانست به اهداف خود دست یابد.